تغیر مسیر یافته از - ایمان گرایی
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

ایمان‌گرایی





ایمان‌گرایی دیدگاهی است که براساس آن، آموزه‌ها و اعتقادات دینی موضوع ارزیابی عقلانی قرار نمی‌گیرد؛ بلکه مستقل و متمایز از هرگونه نظام معرفتی به شمار می‌آید.
ایمان‌گرایی در جهان معاصر دو تفسیر مشهور دارد؛ ایمان‌گرایی افراطی و معتدل. براساس ایمان‌گرایی افراطی، ایمان نه تنها برتر و فراتر از قلمرو عقل قرار دارد، بلکه میان آن دو هیچ نسبتی وجود ندارد. اما برطبق ایمان‌گرایی معتدل ایمان منطق و معقولیت خاص خودش را دارد و لزوماً میان عقل و ایمان تعارضی نیست.
ترتولین (از متال‌هان قرن سوم میلادی) و کی‌یر کگور (شخصیت مشهور اگزیستانسیالیسم) از طرفداران دیدگاه اول و ویتگنشتاین از مدافعان دیدگاه دوم است.


۱ - مفهوم‌شناسی



ایمان‌گرایی یعنی اعتقاد به اینکه عقل معیاری مناسب برای توجیه اعتقادات دینی نیست و اعتقاد دینی نمی‌تواند و نباید بر مبنای عقل استوار باشد.
[۱] مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶، ص۷۸.
زیرا اگر ما کلام خدا را در ترازوی منطق یا علم بنهیم در واقع علم و منطق را پرستیده‌ایم نه خدا را. هر برهانی متوقف بر برهانی دیگراست بنابراین هیچ برهانی نمی‌تواند به استواری ایمان یک مومن و جزو مفروضات پایه قرار بگیرد.

۲ - ایمان‌گرایی افراطی



ایمان‌گرایی دو تفسیر مشهور دارد. دیدگاه اول معتقد است عقل نه تنها صلاحیت بررسی اعتقاد دینی را ندارد بلکه در تقابل با آن است و سنجش دین با معیار عقل مستلزم کنار زدن دین است.

۳ - ایمان‌گرایی معتدل



دیدگاه دوم ایمان‌گرایی که افراط کمتری دارد معتقد است هر چند ممکن است تقابلی بین ایمان و احکام عقل نباشد اما ایمان فعل انسانی است که معیارهای عقل نظری صلاحیت ارزیابی آن را ندارد.

۴ - مدافعان ایمان‌گرایی افراطی و معتدل



ترتولین (از متال‌هان قرن سوم میلادی) و کی‌یر کگور (شخصیت مشهور اگزیستانسیالیسم) از طرفداران دیدگاه اول و ویتگنشتاین از مدافعان دیدگاه دوم است.

۴.۱ - کی‌یر کگور


کی‌یر کگور معتقد است ایمان برتر از عقل و بالاترین فضیلت انسانی و عمیق‌ترین آرزو و امید بشر است. چرا که تحقق ذات آدمی با ایمان است. هیچ استدلال عقلی برای تایید دین معتبر نبوده بلکه موجب تخریب روح ایمان و شور و نشاط دینی می‌شود. ایمان مقوله‌ای درونی و انفسی و تعقل مقوله‌ای بیرونی و آفاقی است. کوشش در بنانهادن ایمان بر تعقل از بین بردن جوهر درونی ایمان است.
[۲] کی‌یر کگور، انفسی بودن حقیقت است، ترجمه مصطفی ملکیان، نقد و نظر، سال۱، ش۳-۴، ص۶۸.

هرچه استدلالات ما کمتر باشد ایمان ما قوی‌تر است. زیرا در ایمان باید خلاف عقل عمل کرد. کی‌یر کگور داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل را مثال می‌زند که گرچه هر دو بر غیرعقلانی بودن کار خود واقف بودند ولی بدون هیچ تردید و مقاومتی امتثال کرده و از خدا توضیح نخواستند. چون می‌دانستند او فوق منطق و عقل است.
از نظر کی‌یر کگور ایمان عالی‌ترین شورمندی انسانی است که ماهیت آن خطرکردن و تصمیم‌گیری بدون تعقل است. ایمان دینی حتما باید همراه با خطرکردن باشد و این خطر کردن تنها زمانی است که انسان به اعتقاد خود یقین نداشته باشد و احتمال خلاف آن را بدهد. هرچه این احتمال خلاف بیشتر باشد خطرکردن بیشتر و ایمان قوی‌تر است. اگر می‌توانستیم خدا را با دلایل محکم ثابت کنیم نوبت به ایمان نمی‌رسید.
[۳] جوادی، محسن، ایمان و عقلانیت، از مجموعه جستارهایی در کلام جدید، تهران، نشر سمت، ‌ ۱۳۸۱، ص۱۳۸-۱۴۳.
[۴] فعالی، محمدتقی، معرفت‌شناسی دینی، قم، زلال کوثر، ۱۳۸۰، ص۷۹-۸۹.


۴.۱.۱ - نقد و بررسی


اگر واقعا ایمان نوعی خطرکردن و تصمیم‌گیری بدون تعقل است این سوال مطرح می‌شود که در میان این همه گزینه‌های رقیب اعم از توحیدی و غیرتوحیدی کدام را باید انتخاب نموده و نسبت به آن خطر کرد؟ برای مردود دانستن آیین‌های صددرصد موهوم چه مبنایی در اختیار داریم؟ بی‌شک باید روشی معقول و خردپسند در اختیار داشت تا با آن بتوان نظام‌های اعتقادی رقیب را ارزیابی نمود.

۴.۲ - ویتگنشتاین


ویتگنشتاین دیدگاه ملایم‌تری نسبت به دیدگاه اول دارد. از نظر او اعتقاد دینی ضد عقل نیست بلکه بدون عقل است. دیدگاه او درباره ایمان ریشه در نظر خاص او راجع به زبان و گفتارهای زبانی دارد. به نظر او گزاره‌ها و جملات، بازی‌های زبانی متفاوتی شبیه بازی‌های روزمره دارند که درون هر بازی می‌توان درباره مجاز بودن حرکت‌های خاص و قوانین و خطاهای آن پرس و جو نمود. ولی سوال از اینکه آیا چنین بازی‌ای موجه است یا نه بی‌معناست.
از سویی هر بازی زبانی برخاسته از شیوه زندگی کاربران آن زبان است. مثلا اگر مردمی در گفتگوهای خود از افعال و جملات امری استفاده نکنند بدین معناست که در روابط و فرهنگ ایشان امر و نهی کمتر رواج دارد. همچنین درک اصطلاحات و جملاتی که یک هنرمندان یا فیلسوفان یا صنعت‌گران یا روحانیان به کار می‌برند منوط به مشارکت در شیوه زندگی ایشان است.
ایمان آوردن نیز یک بازی زبانی خاص است که در متن حیات دینی می‌روید. گفتارهای اعتقادی فقط درون این شیوه زندگی _ یعنی حیات دینی _ قابل فهم و ارزیابی است. آموزه‌های اعتقادی بی‌ارتباط و در نتیجه غیرقابل سنجش با گزاره‌های عقلانی و فلسفی است زیرا هر یک مخصوص به یک بازی زبانی خاص هستند و نمی‌توان اصول یک بازی را وسیله‌ای برای ارزیابی بازی دیگر قرار داد.
آنچه میان مومن و ملحد فرق می‌اندازد تحقیقات علمی یا فلسفی نیست. آموزه‌های علمی یا فلسفی ربطی به ایمان و باور دینی ندارند زیرا مربوط به بازی‌های دیگری‌اند که از نحوه زندگی علمی و فلسفی می‌رویند. ایمان دینی از جانب علم و فلسفه نه مددی می‌یابد و نه گزندی می‌بیند. بلکه فقط از نحوه معیشت دینی ارتزاق می‌کند. ایمان از روی تفکر ساخته نمی‌شود بلکه این تفکر دینی یعنی الهیات و کلام است که برمبنای ایمان ساخته می‌شود.
باورهای علمی از جهت رسوخ و نفوذ قابل مقایسه با باورهای دینی نیستند. اعتقاد دینی شیوه‌ای زیستن و روشی برای ارزیابی زندگی است. که همچون سایر شیوه‌های زندگی مثل شعر، هنر، فلسفه و غیره بدون مبنا و توجیه بیرونی است و تنها می‌توان درون آن شیوه موجه بودن پاره‌ای از عقاید را با معیارهای درونی آن شیوه ارزیابی کرد.
[۵] جوادی، محسن، ایمان و عقلانیت، از مجموعه جستارهایی در کلام جدید، تهران، نشر سمت، ‌ ۱۳۸۱، ص۱۴۴-۱۴۵.


۴.۱.۱ - نقد و بررسی


این ادعا که میان بازی‌های مختلف زبانی ارتباطی نیست غیرقابل قبول است. زیرا ممکن است در بازی‌های مختلف یک هدف اراده شده باشد. هنگامی‌که یک مومن می‌گوید «خدا وجود دارد.» ‌یا «مسیح دو هزار سال قبل می‌زیسته است.» با زمانی که در یک بازی غیرایمانی می‌گوید: ‌«‌در خانه ما درخت وجود دارد.» ‌تفاوتی وجود ندارد زیرا در هر سه قصد او اخبار از واقع است.
پس می‌توان با معیارهای منطقی آن را ارزیابی نمود. گزاره اول را با قواعد فلسفی، گزاره دوم را معیار تاریخی و گزاره سوم را با ملاک حسی بررسی می‌کنیم. همچنین بی‌مبنا بودن اعتقاد دینی ادعایی است که نه مورد پذیرش مومنان است و نه متون ادیان تاب چنین برداشتی را دارند. از سوی دیگر این تلقی راه را بر دفاع مومنان از آموزه‌های خویش می‌بندد.

۵ - پانویس


 
۱. مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، ۱۳۷۶، ص۷۸.
۲. کی‌یر کگور، انفسی بودن حقیقت است، ترجمه مصطفی ملکیان، نقد و نظر، سال۱، ش۳-۴، ص۶۸.
۳. جوادی، محسن، ایمان و عقلانیت، از مجموعه جستارهایی در کلام جدید، تهران، نشر سمت، ‌ ۱۳۸۱، ص۱۳۸-۱۴۳.
۴. فعالی، محمدتقی، معرفت‌شناسی دینی، قم، زلال کوثر، ۱۳۸۰، ص۷۹-۸۹.
۵. جوادی، محسن، ایمان و عقلانیت، از مجموعه جستارهایی در کلام جدید، تهران، نشر سمت، ‌ ۱۳۸۱، ص۱۴۴-۱۴۵.


۶ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ایمان گرایی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۸/۰۱.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.